Tuesday, August 01, 2006

"کاش چون پاییز بودم...کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگ های آرزوهایم یکایک زرد می شد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان سینه ام پردرد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد
اشک هایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد."

--------------------------------------------------------------------------------

من ظاهر نیستی و هستی دانم
من باطن هر فراز و پستی دانم
***
با این همه از دانش خود شرمم باد
گر مکرتبه ای ورای هستی دانم

(خیام نیشابوری)
---------------

0 Comments:

Post a Comment

<< Home





Powered by WebGozar